خبرآوران/اهالی محترم رسانه و مردم شریف شهرستانهای گچساران و باشت
با سلام و دعای خیر،
به استحضار می رساند، بدون تردید، مخاطب اصلی اینجانب برای پاسخگویی به نوشته هایم، نماینده محترم بوده که به دلیل نداشتن پاسخ قانع کننده یا هر دلیل دیگری، از پاسخگویی مستند و مستدل به موضوعات مشخصِ مطروحه خودداری می نماید. یک بار که در روز معلم، تحت فشار افکارعمومی درصددِ پاسخگویی برآمدند، ناچار به فرا فکنی و صحبتهای بی ربط گردیدند و باعث شدند تا اینجانب پاسخ مفصلِ دیگری به ایشان بدهم. بنابراین به هیچ وجه قصدِ پاسخگویی به عزیزانِ دیگر که اقدام به نوشتن بعضی مرقومه ها در حد و اندازه اطلاعاتِ خودشان می نمایند، ندارم مگر سایر عزیزان به آنها پاسخی بدهند. امّا در بعضی موارد برخی از دوستان موضوعاتی را مطرح می کنند که جزء ناگفته ها و نقدهای برنامه شده بنده هستند، مانند پروژه ها و طرح های عمرانی در نقد پیشین و یا موضوع واگذاری منازل سازمانی به دستگاههای اجرایی و بکارگیری خودروهای استیجاری که اخیراً در نقد یکی از اصحاب محترم رسانه تحت عنوان ” در خدمت و خیانت مدیریت ها در شرکت نفت گچساران (۱) گچسارانی ها فراموش نمی کنند “، به همین دلیل به ناچار، ضمن پرداختنِ مختصر به مطالب مطروحه، اصل موضوع یعنی واگذاری منازب سازمانی به دستگاههای اجرایی و نحوه بکارگیری خودروهای استیجاری را نیز شفاف سازی می نمایم.
۱٫ اگر فکر کنیم مردم فرق خدمت و خیانت را نمی دانند و ماها بتوانیم با دو کلمه حرف زدن، خیا نت را به جای خدمت به آنها غالب کنیم که توهینی بس نابخشودنی به مردم است. ولی خوب شد از راز بس مهمی پرده برداشته شد و آن اینکه با همین برداشت نسبت به مردم با آنها اینگونه رفتار می شود، امّا انشاءاله مردم نشان خواهند داد که اینگونه نیستند.
۲٫ اینجانب منتقد جدی نماینده محترم بوده و هستم، دلایل و مستندات کافی برای نقدهایم دارم ولی به هیچ وجه چشمْ برْ داشته ها و توانائیهای ایشان نبسته و نخواهم بست و بغض و کینه درقضاوتهایم جایی ندارد و کلمه ضدیت را نمی پسندم. این رفتار مربوط به ایشان است که متنقدانش را بلاک می کنند.
۳٫ چند مورد مطرح شده است که با کمال شرمندگی هیچ واژهای جز دروغ برای آنها نیافتم. زیرا این ادعاها آنقدر دروغهای واضحند که بنده می توانم با طرح شکایت علیه این برادر عزیز، ایشان را به سزای این دروغگویی برسانم ولی خودشان می دانند به کرّات، در ابتدای فعالیت رسانه ای شان، این رفتار را داشته اند و بنده هیچ عکس العملی بجز چند بار زنگ زدن و روشن کردنشان، نشان نداده ام، چون بر این باورم قلم را نباید شکست، حتی اگر بد بنویسد. خوب به یاد دارند، همین مدیر عاملی که به هردلیلی! دوستش داشته و دارند و همواره میخواهد ایشان را موفق نشان دهند، پس از نوشتن خبری توسط یکی از دوستانِ رسانه ای ایشان، بلافاصله شاکی ایشان شد و اشد برخورد را با ایشان نمود.
۴٫ دروغها :
الف) سمتها سازمانی در زمان اینجانب: انتصابات مدیران و رؤسا که در “ناگفته و نقد دوم”، تحت عنوان انتصابات، کاملاً توضیح داده شده است. انتصابات سایر سمتها نیز بیش از همیشه و تقریباً در تمامی موارد، براساس ارشدیت بوده و مستندات و شاهدان آن موجودند. اتفاقاً برعکس فرمایش ایشان در زمان مدیرعاملی بعد از بنده بعنوان نمونه بفرمایند، گماردن (چون منصوب نتوانستند بکنند حتی نمی شود گفت انتصاباتِ! !) رؤسای ادارات حقوقی و قراردادها، روابط عمومی، رئیس دفتر مدیرعامل و دبیرخانه، رئیس ترابری، رئیس خدمات بهسازی اماکن و تأسیسات، براساس چه ارشدیتی بوده است؟.
ب) تهدیدهای بشیری و به کارگیری بچه های خانواده های متمول و ذی نفوذ: هر چند این مورد قبل از مدیرعاملی بنده بوده، ولی چون بدلیل اطلاع کافی،عدم دفاع از آن شاید خشم خدا را بدنبال داشته باشد و باز هم یکی از واقعیتها تحریف شود، باید عرض کنم، بدون شک یکی از بهترین و مؤثرترین اقدامات در دفاع از حقوق مردم و بیکارانِ گچساران و باشت بود. زیرا بیش از ۲۵۰ نفر نیرو که تعدادی از آنها هم از شهرستانهای اطراف بودند، بدون هیچگونه مدرک، معیار و آزمون و فقط از طریق معرفی از سوی افراد مختلف (بجز شخص نماینده وقت) و علی رغم مخالفت جدی اینجانب، در یک اقدام عجیب و عجولانه، مشغول بکار شدند. جوانان بیکار دست به دامن نماینده شدند. ایشان که تا آن تاریخ معتقد بودند نباید با نامه شخصی کسی را معرفی نمایند، با مشاهده این وضعیت ظرف دو روز به بیش از هشتصد نفر بیکار نامه های مشابه دادند (چو.ن معتقد بودند همه بیکاران از حقوق یکسان برخوردارند). همین امر گرچه باعث اخراج نیروهایی که جذب شده بودند، نشد، ولی سبب تشکیل کمیته جذب و حاکم شدن روالی برای بکارگیری نیرو گردید و به هیچ وجه باعث جذب چند نفر از یک خانواده نگردید. ( انصاف داشته باشیم و واقعیتها را تحریف نکنیم ) .
ج) آمدن پاکدل و گرفتن نیرو از یک روستای لیشتر : دوره مدیرعاملی اینجانب از تاریخ ۲۲/۲/۸۹ لغایت ۷/۲/۹۲ می باشد. پرواضح است مسئولیت جذب یا هر مورد دیگری در این بازه مد نظر بوده و بعهده اینجانب است. لذا ادعای مذکور دروغ محض است. تغییر نام خانوادگی نیز همانطور که قبلاً عرض شد به نظرمی رسد یک توطئه ناجوانمردانه سازمان یافته است و حتی به فرض اینکه اتفاق افتاده باشد، هیچ ارتباطی با این موضوع ندارد.
ج) بازبودن دست مدیر در جذب: اینجانب به محض شروع بکار، کمیته جذب را از کارشناسان تشکیل دادم و هیچ مدیری نه تنها در جذب دخالت نداشت بلکه حتی عضو کمیته جذب هم نبود. با کدام سند دروغ به این بزرگی گفته می شود.
د) اعطای منازل سازمانی به دستگاههای اجرایی (ناگفته و نقد چهارم)
باکمال افتخار به دلیل قانون مداری و اینکه با زحمات و تلاشهای کارکنان نفت از نزدیک آشنا بودم، ضمن مکانیزه نمودن سیستم واگذاری مسکن بشدت با واگذاری مسکن به غیر از نفت مخالفت و ایستادگی نمودم، بطوریکه نه تنها یک باب منزل در زمان اینجانب واگذار نگردید بلکه از ۹ باب از منازلی که قبل از اینجانب واگذار شده بودند تخلیه و به کارکنان شرکت نفت واگذار گردیدند و یک باب نیز با یک نوع پایین تر جابجا شد. مهمتر اینکه وقتی موضوع جابجایی منازل یرخی مسئولین به منازل رنگی ( بی تایپ )، مطرح گردید، در راستای دفاع از قانون وحقوق کارکنان خدوم صنعت نفت، با جدیت مخالفت کردم که شاید باعث نگرانی آن دوستان خوب هم شد ولی با کمال تأسف و تعجب مدیر عامل بعد از بنده که شما بدلیلی! سعی دارید از ایشان قهرمان بسازید، تا این خواسته را شنید، قند دردلش آب شد که شاید با دادن این امتیاز از حقوق نفتی ها، حمایت آن مسئولین صاحب منصب را جلب کند و برای اولین بار در تاریخ نفت (از عهده دارسی تاکنون)، منازل رنگی که بنوعی آرزوی یک کارمند رسمی نفت است که لااقل در سالهای پایانی خدمت در آنها ساکن شود، به دستگاههای اجرایی واگذار گردید و بدتر اینکه برای خوش خدمتی بیشتر، چه هزینه هایی که در آن منازل نشد، حتی تا حدودی از بیرون قابل روئیت هستند. خدا را خوش می آید که وادادگی یک مدیر آنچنانی را بخواهید به مقاومت و شجاعت اینچنینی مدیر دیگر، با دروغ جابجا کنند؟ فردای قیامت جوابی دارند؟ از مسئولین محترم قبلی و فعلی پوزش می طلبم، چون این عزیزان هیچ گونه نقشی در این موضوع ندارند. بحث فقط مقایسه شایستگی های مدیران عامل بوده و علت آن هم ادعای دروغین مدعیان است و بنده شرمنده ام که بناچاره باید بگونه ای بنویسم که ظاهراً حمل بر خودستایی می شود.
ه)خودروهای استیجاری ( ناگفته و نقد پنجم )
سئوال فرموده ایدکه آیا افشای لیست پیکابها در زمان آقای پاکدل از سوی راقم به لغو آنها نینجامید؟ باید صراحتاً عرض کنم : خیر. اتفاقاً یازده دستگاه بودند که شما به درستی نام آنها را افشا کردید ولی چون همانطور که ذکر کرده اید بدلیل اینکه در بکارگیری آنها ضابطه حاکم بود، مثل امروز نیاز به سانسور نبود و به لغو آنها نینجامید.
در خصوص بکارگیری خودروی استیجاری در زمان بنده چهار شرط باید رعایت می شدند الف) اهل گچساران و باشت باشد، ب) از شاغلین شرکت نفت نباشد، ج) قبلاً خودروی استیجاری در شرکت نفت نداشته باشد، د) فرزندی بصورت پیمانکار در نفت نداشته باشد.
کلاً در زمان مدیر عاملی اینجانب یازده دستگاه خودرو استیجاری بکارگیری شدند که براساس ضوابط فوق بوده و یازده خانواده از محل نفت امرار معاش نمودند. اما بعد از اینجانب بفرمایند ضابطه چیست؟ حداقل در یک مورد شصت و چهار دستگاه بکارگیری شده اند که لیست آنها موجود است. متاسفانه اکثراً به افراد مدیر، رئیس، مسئول، پیمانکار، متمول، صاحب نفوذ و حتی کسانی که قبلاً فرزند یا فرزندشان هم در شرکت نفت مشغول بکار شده اند، تخصیص داده شده اند.
وعده داده اند که لیست جذب نیرو های پیمانکاری منتشر خواهد شد، باعث خوشحالی است، البته لیستی که نحوه جذب و تاریخ شروع بکار براساس پرداخت حق بیمه داشته باشد. چون اولاً فقط افرادی قابل بحث و ملاک عمل هستند که از تاریخ ۲۲/۲/۸۹ یعنی شروع دوران مدیرعاملی بنده مشغول بکار شده اند دوماً حتماً در کنار این اسامی، فهرست افرادی که از آن تاریخ تا امروز بکار گرفته شده اند و نحوه بکارگیری شان نیز مشخص شوند تا مقایسه میسر باشد و سیه روز شود هر که در او غش باشد. بدیهی است انتشار هر گونه اسامی مربوطه به تاریخ جذب قبل از ۲۲/۰۲/۸۹ یا انتشار هر گونه اسامی بدون استناد به لیست حق بیمه که باعث وهن و تشویش اذهان عمومی شود، حق شکایت را برای افراد لیست و کسانی که قصد تخریب یا لطمه به آبرویشان وجود دارد، محفوظ خواهد بود.
خدا را شاکرم که به این ترتیب، تاکنون مقدمه و علت نقدهایم، بی توجهی و فریب دادن کارکنان نفت اعم از رسمی و پیمانکاری، انتصابات، عدم شایسته سالاری، تبعیض، بی عدالتی، انحصار، خانوادگی و فامیلی کردن شرکت نفت و دیگر ادارات، و امروز واگذاری منازل سازمانی و واگذاری خودروهای استیجاری، بصورت دقیق و مقایسه ای، به استحضار مردم رسید و متاسفانه پاسخ مستدلی نیز وجود ندارد.
غلامرضا پاکدل ۳ مرداد ۹۷
اقا مهندس میشه بگی رضا پاکدل حمدالله پاکدل و اصغر پاکدل سه برادر چطور در یک سال اومدن سر کار و چطور الان مزدا دوکابین این اقایون بصورت استیجاری سر کاره؟بابا خدا را در نظر بگیر
اگه ثابت کردی کهاصغر پاکدل تو شرکته هرحرفی زدی قبوله ولی اگه نبود قول میدی دمت بزاری رو کولت بری؟ بعدش هم ملاک تاریخ مدیر عاملی پاکدل یعنی ۲۲/۲/۸۹ تا ۷/۲/۹۲هست. اون دوتایی که گفتی تو دوره مدیر عاملای قبلی اومدن. پس بیخودی داری جوش میزنی. برو به نماینده بگو بازم گند زدم.خخخخ
اگر ثابت کردی که اصغرپاکدل سرکاره والان راننده ماشین سنگین نیست که هیچ ولی اگه اینگونه نبود دیگه اینجوری خودتوضایع نکن چاپلوس دروغگو.همه میدانند این فرزندان یتیم بازحمت یه سایپا امتیاز دار ازکسی توشرکت خریدن .شرم برتوباد با این دروغ وتهمت زدنات
بنازمت ابرمرد
آقایان عکاشه و دیبا و آذر بو و … هنوز حرفی برای گفتن دارید
آقای ( عابدزاده )که حتی شهامت معرفی خودت رو
نداری برو و مطالب و مستنداتی که مهندس پاکدل در این متن آورده رو مطالعه کن بعد نظر بده در ضم این حیله گری و عوام فریبی ( کامنتی )در ذات شما و مریدتون هست که در ک…نیوز و….کاملا مشخص و مشهوده
چرا چرت نوشتین ؟ باور کنید توانمندی ایشان بیشتر از تمام نماینده هایی که تا حالا به مجلس فرستادیم می باشد افرادی مثل شماها از موش های دزد شیر می سازه لطفا تخریب نکنید ؟ ظرفیت و تحملتون را بالا ببرید !!! جوجه را آخر پاییز می شمارند!!!!!
کافر همه را به کیش خود پندارد
ارباب شما توی کار خرید رسانه و حذف کامنتها و بلاک کردنه
برادر گلم. متن به این دقیقی و مستدل کامنت نمیخواد. حالا شما هزارتا کامنت بذارید. مهم اینه که تاج جواب نداره. وگرنه کامنتهای بیخودی که صدبار جوابتونو هم دادن چه مشکلی ازتون حل میکنه؟
برو ناگفته و نقد دوم مهندس پاکدل را بخون. جوابت اونجاست. پاکدل خواهرزاده شرکتی نداره گیجال. بعدشم شما توضیح بدین همه انتصاباتتونو چطور انجام دادید؟
لطفا به بزرگترت بگو بیاد که هرکاری از دستش بر اومده علیه آقای پاکدل انجام داده ولی بی نتیجه بوده
این بزرگترین موفقیت برای آقای پاکدل هست که تیم رقیب دیگه پذیرفتن که برای همه انتصابات و همه جذبهای خودشون هیچ دفاعی ندارند وهمه خلاف شایسته سالاری و ارشدیت هست و صد در صد پارتی بازیه. حالا اومدن با چراغ موشی دنبال یه اشکال کوچک از دوران مدیر عاملی پاکدل میگردن و جالب اینه که بعضی وقتا یادشون میره و چون تو اون سه سال هیچی پیدا نمیکنن یه دفعه متوجه میشن رفتن تو دوران مدیر عاملای قبلی دارن میگردن. از اون طرف توان، قدرت، عملکرد خوب و حافظه آقای پاکدل همه رو به شگفت واداشته که حتی همه اون موارد رو هم مستند جواب میده. به نظر من بهترین تصمیم را همون نماینده گرفته، سکوت مطلق!!چون ثابت شده هرچی بیشتر حرف بزنید گندتون بیشتر رو میشه و حقانیت پاکدل بر مردم بیشتر روشن میشه. اینا واقعیت و نصیحت بود ولی مواردی که فرمودی: اولا آقای ع ا ارشد بود فرم ارشدیتش هم موجودهست، نقد دوم آقای پاکدل را مجددا مطالعه کنید. ولی شما ارشدیت اقایان ف ج (مدیر منابع انسانی)، س ح(دفتر مدیر عامل)، خ ر(مهندسی و ساختمان)،، م ر(کمیسون مناقصات)، ر ر(حقوق) و..را بفرمایید. خداییش خیلی پررو تشریف دارید. درمورد خانم ف ص ایشون فرزند شرکتی متوفی ناشی از کار و سمت بلاتصدی توسط برنامه ریزی نیروی انسانی براشون اعلام شده و در اون زمان هیچ خانمی از خودشون برا اون سمت ارشدتر نبوده. آقای ع ح حتی یک دستگاه خودرو به نام خودش در ترابری نداره اگه هم موردی بوده مربوط به خودروهای امور مسافرت قبل از مدیر عاملی پاکدل بوده. در مورد نیروی روز مزد در زمان مدیر عاملی پاکدل یک نفر نیروی روز مزد جذب نشده است. مواردی که اشاره کردید مربوط به زمان آقای دلپریش در سالهای هفتادو هشت تا هشتاد و دو میشه ولی بدونیدکه در دوره نماینده فعلی، فقط دویست و پنجاه نفر نیروی روز مزد بدون ضابطه گرفته شده. شما که ظاهرا آدم خوبی هستی با همین صراحت همه موارد رو از نماینده سوال کن ببین چی جوابت میده.ولی واقعا اونموقع براساس عدالت نسبی تصمیم درست بگیر و دیگه متعصبانه و کور کورانه راهتو ادامه نده. پس ببین پاکدل وقتی تو گود بوده هم کارش بیست بوده.به امید شفافیت و تصمیم بر اساس عقلانیت.
با مطالبی که نوشتی مشخص شده که کورکورانه داری مینویسی مگه خودت معرفی کردی که انتظار داری طرف مشخصات بده آقای به ظاهر عالم آقای ع ح مگه قراره ماشین به نام خودش بزنه درست نخوندی نوشته ی منو وگرنه میفهمیدی پیکاب و اون موقع پاترول که اخوی هایش امتیاز گرفتن کجا بود.آقای ر از پازنان عملیات آورد سمت داخل بهش داد که هیچ ارتباطی با شغلش نداشت فقط بخاطر اینکه نیروی پاکدل بود تایید شد در مورد خانم ف ص هیچی نمیدونید اون موقع خانم غ بود که از همه نظر ارشدیتش بیشتر بود .الکی روپوشی نکنید وقتی میگم مطلب نخوندی و کورکورانه مینویسی بخاطر اینه که من گفتم انتقاد میکنم نه اینکه از وضعیت الان راضی هستم اینو نوشتم و میگم که همه مدیر عاملها مثل هم هستند این بدبختی ماست که با تعویض هر مدیر عامل نیروهای خودش میاد سرکار و وای بحال کسی که با هیچ جناح سیاسی نیست.دوست عزیز وقتی مطالب بالا رو میخونم و میبینم همه دستنوشته یکنفر هست متوجه میشیم کم خطا نکرده.بازهم میگم مهندس پاکدل و هر کسی که در راس هست زمانی که صندلی میخواد همه کار انجام میده این دروغه بگی نه پاکدل معصوم بوده .از ماست که بر ماست.همه دستشون تو یه کاسه هست فقط این مردم بدبخت به بازیچه گرفتن.وای بر کسانی که به فکر منافع خودشون هستند.شعور انسانها به قلم نیست ذات باید درست باشه ریشه داشته باشی حرفت حقه .یا حق
مهم نیست سه برادر. مهم اینه کی بیشتر ازمون بر گزار کرده و بیشتر نیرو با آزمون گرفته و کی بیشتر با پارتی پازی گرفته. بعدش هم ملاک اومدن سر کار از تاریخ
۲۲/ ۲/ ۸۹ تا ۷/ ۲/ ۹۲ وگرنه تاریخهای قبلش ملاک نیست. مطمین باش تو این تاریخ همچه چیزی نداری. اگه داری همین جابده تا روت سیاه بشه و گرنه مناظره که بر گزار نمیشه چون تاجگردون جراتشو نداره.
همه برای ثواب دنیا کارهایی انجام میدن شاید نماینده هم خواسته ثواب کنه برادر خخخخخ
درود بر حرف حق