واکنش پاکدل به پاک کردن کامنت‌هایش توسط تاج‌گردون

به گزارش خبرآوران غلامرضا پاکدل به آنچه وی نادیده گرفتن شعار معروف اصلاح‌طلبان (زنده باد مخالف من) توسط نماینده گچساران و باشت در اقدام به پاک کردن کامنت‌های پاکدل در پیج اینستاگرامی خود عنوان کرده است، واکنش نشان داد، وی نوشته است:

اصحاب محترم رسانه و مردم شریف شهرستانهای گچساران و باشت و حومه

با سلام و احترام،
با این باور و اعتقاد قلبی که دانستن حق شماست و شفافیت و یکرنگی حداقل تعهد ما نسبت به یکدیگر است، اینجانب مدتی است از طریق سایت ها و رسانه ها و گاهاَ در محاوره ها و مذاکرات حضوری و تلفنی نسبت به دفاع از عملکرد گذشته خود و همکارانم، نقد وضعیت موجود و شفاف سازی مواضع خویش اقدام نموده ام، که به لطف حق، مورد استقبال شما مردم فهیم و خصوصاً قشر جوان واقع شده است. بر همین اساس کانالی تحت عنوان نقدها و مستندات ایجاد نموده ام که می توانید با آدرس @naghd_o_mstand در تلگرام یا تلگرام طلایی، در آن عضو شده و کلیه نقدها و مطالب مرتبط را از ابتدا تاکنون و همچنین در آینده، رؤیت، مطالعه و مورد استفاده و استناد قرار دهید. با توجه به اهمیت و جایگاه فضای ایسنتاگرام، مدت کوتاهی است در این فضا که با آن آشنایی کامل داشتم، ولی بدلیل مشغله کاری کمتر استفاده میکردم فعالیت خود را آغاز نموده ام و برحسب وظیفه بر آن شده ام تا درخصوص پستهای نماینده محترم، همچون سایر مردم منطقه، ایران و جهان اظهار نظر نمایم. لذا در زیر دو پست اخیر ایشان اقدام به نوشتن کامنت نمودم که مورد توجه مردم شریف و رسانه ها قرار گرفته و اولین کامنت توسط برخی رسانه ها تیتر خبری گردید. ولی در کمال تاسف و تعجب دسترسی بنده به صفحه (page ) ایشان که یک پیج عمومی است قطع و کامنتهایم نیز حذف شدند بطوریکه پست آخر تقریباگ به رؤیت کسی نرسید وتصویری از آن در دسترس نیست ولی تصویر دو پست دیگر پیوست می باشد. با توجه به پیگیری مخاطبین محترم، به استحضار میرساند، بر اساس نوشته یکی از سایتهای طرفدار ایشان، ظاهرا” یکی از اظهار نظرهای بنده را توهین تلقی نموده اند، حال آنکه آن کامنت در جواب سؤال ایشان بود که پرسیده بودند در چهره ما سه نفر چه می خوانید؟ لذا کامنتها همه استنباط ذهن افراد بوده که نیازی به مستند ندارند و اکثرا” از جنس کامنت بنده بوده اند که قابل مراجعه و رؤیتند. (هر چند سخنرانی روز استیضاح و خبر انتصاب همن امروز آقای ی . ف که در کانال میز نفت و سایر سایتهای خبری درج شده است نوعی مستند برای کامنت بنده اند). اهالی فضای مجازی واقفند که اینجانب می توانم مانند خیلی ها با نام و نشان جعلی وارد شده و کامنت بگذارم، ولی به دلایل متعددی ان کار را نمی کنم. لذا صادقانه و با نام و عکس خودم کامنت می گذارم. آیا درست است پیجی که تمام مردم دنیا حتی صهیونیستها، تروریستها و داعشی ها به آن دسترسی دارند بر فرزند این مردم که قرار است نقد و پیام خود را هم به عرض نماینده محترم و هم به عرض مردم شریف برساند مسدود باشد؟ براستی این است زنده باد مخالف من ؟؟ البته بنده هیچ نیازی به دسترسی به آن صفحه ندارم، ولی کار خداست تا مردم مدعیان آزادی بیان و آزادی عقیده را بشناسند و بالاخره مدعیان بدانند دیگر نمی شود مردم را فریب داد. هر چند بعد از اینکه بنده اقدام به نقد و شفاف سازی نموده ام توسط افراد ناشناس و با تلفنهای غیر نامشخص تهدیدو تطمیع شده¬ام که البته به آنها بها نداده و حاضر به طرح آنها نیز نشده بودم ولی اکنون مجبورم خدمت همشهریان عزیزم اعلام کنم و اعتراف کنم کاش سرها را ببرند نه زبانها را، کاش دست ها را بشکنند نه قلها را و کاش زندگی ها را بخرند و نه فکرها و رأی ها را. به هر حال ضمن ابراز تاسف، اعلام این مهم و پیشنهاد رفع محدودیت دسترسی اینجانب، خدمت همه مردم شریف گچساران و باشت و حومه آنها و نیز همه مردمی که علاقمند به نظرات اینجانب پیرامون مسائل مختلف و خصوصا ً پستهای نماینده محترم هستند می رسانم که می¬توانند بنده را در اینستاگرام به آدرس Https//instagram.com/_u/gholamrezapakdel دنبال کنند. حسب وظیفه بنده پستهای نماینده محترم را در آنجا کپی کرده و کامنت خودم را نیز زیر آنها می¬گذارم. خدا را شاکر و سپاسگزام که برکت پدری بزرگ، معلمین دلسوز و زحمتکش از شهر و دیارم و سپس اساتید برجسته دانشگاهی و همچنین همنشینی و همکاری با افراد صاحب تجربه، قلم بنده این قدرت را یافت که در مدت کمتر از ۵ ماه کار را به اینجا بکشاند و به شما مردم عزیز و خصوصاً جوانان خوش فکر و آزاد قول میدهم و رجای واثق دارم فرآیند نقد، روشنگری، همفکری بزودی به وحدت و همدلی انجامیده و انشاءالله با یاری شما عزیزان دیگر تحت تاثیر غوغاسالاری، شوهای تبلیغاتی و قشون کشیها قرار نمی گیریم و راهی را خواهیم رفت که آینده¬ای با آرامش و آسایش بهتر از این روزها در انتظارمان باشد.

به امید فردای بهتر با عمل به هر آنچه میگوییم
غلامرضا پاکدل